سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم باید خدا به هنگام نعمت شما را ترسان بیند ، چنانکه از کیفر هراسان . آن را که گشایشى در مالش پدید گردید و گشایش را چون دامى پنهان ندید ، خود را از کارى بیمناک در امان پنداشت ، و آن که تنگدست شد و تنگدستى را آزمایشى به حساب نیاورد پاداشى را که امید آن مى‏رفت ، ضایع گذاشت . [نهج البلاغه]
امروز: دوشنبه 103 اردیبهشت 17
دو نفر بهم میرسند.

اولی: از علی چه خبر؟

- علی مرد.

- چه جوری؟

- تریلی رفت رو انگشتش.

- ولی آخه اینکه نباید منجر به مرگ بشه؟

- آخه وقتی تریلی روی انگشتش رفت, انگشتش توی دماغش بود...!!!


مردی رفیقش رو بعد از مدتها می بینه و در مورد کار و بارش سئوال میکنه.

رفیقش بالکنت زبون جواب میده:

والله ما یییک کاکاکارخونه زدیم ولی بعد از یکماه آآآتیش گرفت, و ههههمه اش سوخت.

بعد رفتیم تو خخخرید بوبوبورس بعد از یه یه یه یه هفهفته ? میلیون توتوتومن ضضضرر کردم, مرد به رفیقش میگه:

با اینهمه ضرر خوبه که سکته نکردی؟

رفیقش جواب میده: پپپس فکککر کردی دارم ااادای عمه ات رو دددر میارم؟؟؟!!!!


روزی یه نفر که زبونش می گرفته میره دم دکه سیگارفروشی و میگه:

- آآآقا بببخشید سیسیگار دارین؟

صاحب دکه میگه: نه, نننننداریم.

همون موقع یه نفر دیگه میاد و میپرسه آقا سیگار دارین؟

صاحب دکه میگه: نه آقا نداریم.

مرد اولی ناراحت میشه و یقه فروشنده رو میگیره و میگه:

آآآقا دددمت گرم, حاحالا ددیگه ااادای منو دددر میاری؟

صاحب دکه میگه: نه نه جوجون تو ااادای اواونو دددر می آآآآوردم!!!!!


سلمانی از مشتری تازه که می خواست ریشش را اصلاح کند, پرسید:

آیا من تا حالا ریش شما را اصلاح کرده ام؟

- نه آقا, این جای زخمها مربوط به زمان جنگ است.....


چند نفر می رفتند کوه, سرپرست شون لکنت زبون داشت, از وسط های راه هی می گفت: چ چ چ چ .

گروه میرسه بالای کوه, می خواستند چادر بزنند, سرپرست میگه:

چ چ چادر یادم رفت!!!میگن ای بابا باید برگردیم پایین, توی راه برگشت سرپرست همش می گفته: ش ش ش ش .

خلاصه می رسند پایین و می بینند که چادر نیست.
از هم می پرسند چادرها کو؟

میگه ش ش ش شوخی کردم!!!!!


اولی: تو از تبعید می ترسی یا حبس ابد یا اعدام؟

دومی: از هیچکدام, من فقط از زنم می ترسم...!!


آقای سردبیر باز هم این روزنامه پر از اشتباه چاپیه امروز بیش از صد نفر تلفن کردند و اعتراض کردند.

- جناب مدیر اجازه میدین از امروز شماره تلفن روزنامه رو هم اشتباه چاپ کنیم؟؟؟!!!


یه بابایی خونه اش آتیش گرفت, هی میرفت توی آتیش و برمیگشت.

همسایه ها پرسیدند: چرا هی میری تو و میای بیرون؟

گفت: برای اینکه مادرزنم توی خونه ست.

پرسیدند: چرا بیرونش نمیاری؟

گفت: میرم تو, هی این رو اون روش میکنم, حالا زوده بیارمش بیرون!!!!


- آقا من اومدم خودم رو بیمه کنم.

- بسیار خب در مقابل چه حوادثی می خواهید خودتون رو بیمه کنید؟

- در مقابل مادرزنم


? - یک روز یک جوجه تیغی پیش دوستانش نشسته بوده یهو یک دونه کیوی میبینه میگه بچه ها داداشم از سربازی اومد.



? - یک روز دو تا موشه ازدواج میکنن ماه عسل میرن فاضلاب



? - یک روز یک آقایی داشته راه میرفته خسته اش میشه میدوه



? - یک روز یک آقایی میره استخر آهنگ تایتانیک میزارن جو میگیرتش غرق میشه



? - یک روز یک مرغ و یک خروس میرن بقالی میگن ببخشید تخم مرغ دارین مرده میگه مگه شما مرغ نیستین میگه چرا ولی ما تو عقدیم



? - یک روز یک آقایی سوار آسانسور میشه جو میگیرتش میگه برای سلامتی آقای راننده صلوات



? - یک روز یک سوسکی میره تو چاه دستشویی جو میگیرتش دستش رو میبره بالا داد میزنه میگه من و این همه خوش بختی محاله محاله ...



? - یک روز یک آقایی یک کارخانه کبریت سازی میزنه بعد از چند روز ور شکست میکنه ازش سوال میکنن آقا علت ور شکستگی شما چه بوده میگه من برای بالا بردن کیفیت کار کبریت ها را قبل از مصرف امتحان میکردم

?? - یک روز یک آقای بسیار خصیصی به همراه خانواده اش از کنار یک روستوران بسیار شیک و مجلل میگزرند بوی خوب غذا دل همشون رو آب میکنه بعد باباهه جو میگرتش میگه اگه بچه های خوبی باشین یک بار دیگه از کنار این رستونران رد میشیم

?? - به یکی میگن اسم کوچک فردوسی چیه میگه میدان

?? - به یکی میگن با اتوبوس جمله بساز میگه اتو بوس کردم لبم سوخت

?? - به یکی میگن یک جمله بگو که آب توش جریان داشته باشه میگه لوله

?? - یک روز به یک گاو میگن بزرگترین آرزوت چیه میگه میگه جلوی نیسان بشینم کنار راننده

?? - به یک نفر میگن فرق هواپیما با کچل چیه میگه کچل که فرق نداره هواپیما هم نکته انحرافی هست .

?? - یک روز یک نفر میره ته چاه میشینه میگن چرا رفتی اونجا میگه میخواهم فکر کنم میگن خوب چرا اونجا میگه خوب می خواهم عمیق فکر کنم

?? - به یکی میگن خیلی آقایی ... میگه ما بیشتر

?? - تمساح میره گدایی میگه به من مارمولک بدبخت کمک کنید

?? - یک روز یک آقایی داشته پرتقال پوست میکنده میگه خدا کنم توش موز باشه

?? - به یکی میگن موز خوردی میگه آره همون که هسته اش خیلی بزرگه

?? - یک روز یک آقایی برف پاکن ماشینش رو میزنه هیبنوتیزم میشه

?? - یک روز یک آقایی رو تخت می خوابه خوابش سنگین بوده تخت میشکنه

?? - یک روز یک آقای خیلی خصیص موبایل میخره صفرش رو قفل میکنه

?? - به یکی میگن میدونی اولین مگس در چه سالی متولد شد میگه آره دو ثانیه بعد از تولد کثافت

?? - یک روز یک خانمی به دوستش میگه این روزها قلبم خیلی درد میکنه دوستش میگه نوار قلب گرفتی میگه نه نوار شجریان گرفتم

?? - یک روز به یک آقایی میگن گیتار بلدی بزنی میگه نه ولی یک برادر دارم اونم بلد نیست بزنه

?? - یک روز یک نفر کارت تلفن میخره فوری میره تا براش پرس کنن

?? - به یکی میگن اگه دنیا رو بهت بدن چی کار میکنی میگه فعلا میخواهم درسم رو ادامه بدم

?? - به یک افغانی میگن اگه یک کامیون پر از شمش طلا بهت بدن چی کارش میکنی میکه ???? تومان میگیرم خالیش میکنم

?? - یک روز یک آقایی کلیدش رو تو ماشین جا میگزاره تا بره یک کلید ساز بیاره زن و بچه اش دو ساعت تو اتوبوس گیر میکنن

?? - یک روز یک آقایی در یخچال رو باز میکنه یک ژل تو یخچال بوده میلرزه میگه نترس نمیخواهم تو رو بخورم



سیر و پیاز دعوا می کنن، سیر به پیاز می گه : برو گم شو ، بوی بدی داری.



پیاز و سیر با هم دعوا می کنن، سیر به پیاز  می گه: حیف که سیرم و الا می خوردمت.



مورچه هه به تنهایی ? تا گندم ور می داره، دیسک کمر می گیره.

می خواستن کچلی را ترور کنن، تو سشوارش بمب کار می ذارن و به شامپوش مواد شیمیایی می ریزن.

سوسکه مست می کنه و می ره جلوی دم پایی و می گه: بزن، ده بزن دیگه لعنتی !!!

*****

مردی می ره لامپ مهتابی بخره، داخل دکونی می شه ولی چون نمی دونست چی بگه، می گه: ببخشین حاج آقا، لطفا ? متر لامپ بدین !!!

*****

اگه حیوونا قرار بود شغلی انتخاب کنن، حتما وال ملوان، گورخر زندانی، لک لک شالی کار، دارکوب نجار، زنبورعسل قناد، بلبل خواننده، کرم ابریشم بافنده، میمون بندباز و کبوتر پستچی می شدند.

*****

شفچنکو از مسابقه شهر به شهر شبکه سه بدش میومده، یه بار زنگ می زنه به حسینی و می گه : گوشی رو بدین به حسینی، حسینی گوشی رو ورمیداره و می گه: اسمتون؟ شفچنکو می گه : ببین داداش، زود بگو هواپیماتو بیارن پایین، حسینی یه خورده ادا در می آره و می گه : چرا؟ شفچنکو می گه: آخه تو هواپیماتون بمب گذاشتیم.

*****

سوسکه با ملخ ازدواج می کنه، بچه شون پروانه می شه .

*****

یه بره با مامان و باباش دعوا می کنه، بعد می ره سر خیابون و داد می زنه: دربست کشتارکاه.

*****

یه چینی رو دار می زنن، می شه: دارچین.

*****
از فوتبالیستی می پرسن؟ چرا همیشه قبل از زدن گل می ری حموم؟ یارو می گه: آخه می خوام گل های تمیز بزنم

*****.
گرگه می ره خونه شنگول، منگول و حبه انگور.
در می زنه و می گه: شنگول، منگول، حبه انگور، در رو باز کنین، منم، مادرتون. پینوکیو در رو باز
می کنه و می گه: ببخشین از اینجا رفتن.

*****

یه نفر می افته تو جوب، مردم درش می آرن، ازش می پرسن؟ سالمی؟ طرف می گه: نه، من جاسمم.

*****
یه فیله از دست مادرش فرار می کرده، یه مورچه هه می بیندش و بهش می گه: بیا پشتم قایم شو.

*****

اخی، غضنفر و قوچعلی در بیابون های آفریقا گیر می افتن و گرمشون می شه. برای خنک شدن، قوچعلی می ره و یه بادبزن درست می کنه،
غضنفر یه پنکه و اخی یه می ره و با در ماشین بر می گرده، بهش می گن: در ماشین واسه چی؟
می گه: میخوام شیشه شو بدم پایین، هوا بی آد

*****
یه روز بامشاد با شورت می ره تو خیابون، یه بابایی بهش می گه: چرا با شورت اومدی تو خیابون؟ بامشاد می گه: وفا داری، وفا داری، به شورت من چیکار داری؟

*****

یه چاه وسط تهرون بوده که مردم می افتادن توش و زخمی و زیلی می شدن بلاخره بعد از سالها شورای شهر تهرون تصویب می کنه برای رفاه حال شهروندان در یک قدمی چاه یک بیمارستان با کاملترین تجهیزات تاسیس کنند



جکهای زیر از آقای شهاب رضوی در تاریخ پنجم مهر ماه سال هشتادو پنج

یه روز یک دختر زشت از دوست پسرش می پرسه فرق من با خورشید چیه . پسرمی گه:هر دوتاتون نمی شه مستقیم بهتون نگاه کرد

به ترکه میگن نظر شما راجع به ازدواج فامیلی چیه؟::میگه : چیز خوبیه , ازدواجای خونواده ی ما همشون فامیلی فامیلی بودن , مثلا داییم , زن داییمو گرفت , عموم زن عمومو گرفت

یه تهرانی برای اینکه براش جوک بسازند میره داخل کویر قلاب ماهیگیری میندازه ::بعد میبینه ترکه با قایق موتوری از جلوش رد میشه

یروز مرغ میر تخم مرغ بخره بهش میگن زشته شما تخم مرغ بخری میگه شوهرم گفته به خاطر 50 تومن اندامتو بهم نزن

به یه ترکه میگن اگه تو دریا یه کوسه بهت حمله کرد چی کار میکنی /میگه میرم بالای درخت /میگن اخه تو دریاکه درخت نیست/میگه :مجبورم میفهمی مجبور

یه روز از یک داماد که دوتا کت روی هم پوشیده بود می پرسند چرا دوتا کت پوشیدی؟::داماد خنده ای می کنه ومیگه: چون عقدوعروسی با همه

از یه دختره میپر سن چرا/به دوست پسر میگن بی ف میگه چون بد بخت و فلک زده ست

زشخصی میپرسن چرا قرصهایت راسروقت نمی خوری::میگه می خواهم میکروبها راغافلگیر کنم

قانون 13 نیوتن میگه:وقتی میری دستشویی منتظر جاذبه زمین نباش.زور بزن

یه روز پیر زنه تو اتوبوس میگه نی نای نای نای نی نای نای همه دست می زنند پیر زنه دندوناشو از کیفش در می یاره می زا ره دهنش می گه نیاوران نگه دار


به یک نفرمیگن فرق حادثه وفاجعه چیه....میگه تویک کشتی مسافری باشی درحال مسافرت یه باره مادرزنت بیفته تواب به این میگن حادثه اماوقتی که یه نجات غریق بره اونوبیاره بیرون میشه فاجعه..///



تهرونی در باغ میوه می چید باعبان او را میبینه در این موقع تهرونی فرار میکنه میره زیر یک الاغ قایم میشه و باغبان او را پیدا میکنه و میگه زیر الاغ چکار میکنی تهرونی میگه من پچه اینم. باغبان میگه الاغ من نر است تهرونی حاضر جواب میگه از مادرم قهر کرده پیش پدرم امده ام
چون در جوکها جا نشد اینجا نوشتم
تشکر

 



ترکه میره جنگ فرداش برمیکرده بهش میگن چرا این قدر زود برگشتی میگه بابا اینا خیلی خرن تفنگ بازی میکنن به قصد کشت

یه ترکه سوار سمند میشه می بینه یه زنه بهش میگه: لطفا در خودرو را ببندید.::ترکه میگه: خوب بستم حالا بیا بیرون جیگر

یه گوسفنده ازجلویه قصابی ردمیشه میگه تیکه تیکه کردی دل منو

یه ترکه کلی درس میخونه قاضی میشه یه پرونده میزارن جلوش میگن حکم چیه میگه خشت



 مار ناراحت یه گوشه نشسته بوده . ازش می پرسن چی شده ؟ میگه : یه عمر عاشقش بودم .

تازه فهمیدم شلنگ بوده.


 نوشته شده توسط جواد در پنج شنبه 87/11/3 و ساعت 7:10 عصر | نظرات دیگران()
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
مجله کلیپ
ماجرای زن گرفتن کره خر
10 گونه جانوران در حال انقراض!
ارشیو دانلود جدید ترین های موبایل به صورت رایگان
مجله دانلود برتر میهن دانلود 2
مجله دانلود برتر میهن دانلود
پیامهایی آموزنده سریال یوسف پیامبر
مدل لباس نامزدی و شب
عکس های جدید و داغ از بازیگران و هنرمندان
عضلات صورت و شادابی چهره
[عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: امید دلارام** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا

انجمن‌های وب‌زیست - لینک باکس تمام اتوماتیک وب‌زیست - فروشگاه - سیستم چت و گفتگو